به گزارش سلامت نیوز به نقل از پیام ما،حملات اسرائیل که منطقه حفاظتشده سفیدکوه لرستان را به آتش کشید، محیطبانان با چشمان خود کَل و بزهایی را دیدند که از شر آتش و صدای جتها و پهپادها فرار میکردند. آنها به چشم خود مرگ حیاتوحش و نابودی جنگلها را دیدند. مانند محیطبانان منطقه حفاظتشده بیستون کرمانشاه و منطقه مانشت و قلارنگ ایلام. سازمان حفاظت محیطزیست در روزهای گذشته بیانیهای درباره تبعات محیطزیستی جنگ ۱۲روزه اسرائیل علیه ایران صادر کرد و نام استانهای فارس، ایلام، کرمانشاه، اصفهان، خوزستان، همدان، لرستان، کهگیلویهوبویراحمد و گیلان را در آن آورد. استانهایی که مناطقی از آنها تحتتأثیر قرار گرفتهاند. در میان استانهایی که نامشان در این بیانیه آمده، اما جای تهران خالی است. استانی که تلفات جانی گستردهای در این جنگ داد و بمبهای اسرائیل، بخشهای مختلفی از این شهر خصوصاً در شرق تهران و در نزدیکی پارک ملی خجیر را نابود کردند.
سحرگاه سوم تیرماه که موشکهای اسرائیل به خیابان فردوسی، کوچه فتحالمبین شهر آستانه اشرفیه رسید تا جان «محمدرضا صدیقی صابر» را بگیرد، کسی در اداره محیطزیست آستانه اشرفیه که در نزدیکی خانه صابر قرار داشت، نبود. سه موشک به این منطقه برخورد کرد و جان ۱۶ نفر را گرفت و در کنار تخریب خانههای آن منطقه، اداره محیطزیست آستانه هم از دست رفت. «فرهاد حسینی طایفه»، مدیرکل حفاظت محیطزیست گیلان میگوید آنها هنوز سختی انفجار در منطقه سپیدرود و آتشسوزی در مناطقی از تالاب انزلی را رفع نکرده بودند که این اتفاق رخ داد. «تخریبها در گیلان در مناطق حفاظتشده رخ نداد. بامداد ۳۰ خرداد، موشکهایی به بخشهایی از شهرک صنعتی سپیدرود اصابت کردند و انفجار گستردهای رخ داد که هنوز گزارشهای دقیق از تبعات محیطزیستی آن تکمیل نشده. از سوی دیگر، در جریان جنگ، مناطقی از تالاب انزلی آتش گرفت که پیشازاین سابقه نداشت و در حال بررسی دلایل آن هم هستیم، اما قاعدتاً این آتشسوزیها از تبعات جنگ است.»
هرچند بارها پدافند در گرگان و مازندران در طول ۱۲ روز جنگ فعال شد و در روز آخر جنگ، یعنی سوم تیرماه، خبر انفجار در محوطه شالیزارهای بابلسر آمد، اما استان گیلان تنها استان شمالی بود که تبعات جدیتری از جنگ را در میان سایر استانهای شمالی تجربه کرد.
مدیرکل حفاظت محیطزیست لرستان: بمباران گسترده بود، همکاران و محیطبانان در منطقه با چشم خود مرگ و پراکندگی حیاتوحش را دیدند. آتش بهسرعت بخش بزرگی از منطقه را گرفت و چون امکان حضور در منطقه نظامی وجود نداشت، سرعت درگیری منطقه بالاتر رفت
ماجرا اما برای سایر استانها چندان آسان نبود. چنانچه «کامران فرمانپور»، مدیرکل حفاظت محیطزیست لرستان، از روز نخست حمله اسرائیل به ایران میگوید؛ روزی که یکی از پادگانهای نظامی در منطقه حفاظتشده سفیدکوه این استان بمباران شد: «بمباران گسترده بود، همکاران و محیطبانان در منطقه با چشم خود مرگ و پراکندگی حیاتوحش را دیدند. آتش اما بهسرعت بخش بزرگی از منطقه را گرفت و چون امکان حضور در منطقه نظامی هم وجود نداشت، سرعت درگیری منطقه بالاتر رفت.» آنها حیواناتی را دیدند که در اثر آتشسوزی ناشی از بمباران به بخشهای دیگری از کوه پناه بردند. تعداد زیادی از آنها به بنبست خوردند و تا روزها اغلب دستههای بزرگ این حیوانات در کنار آبشخورهایی ماندند. «ما پنج پاسگاه محیطبانی در منطقه داریم و تا این لحظه گزارش دقیق از میزان تخریب نداریم و منتظریم نهادهای نظامی و امنیتی اجازه حضور بدهند. اما آنچه مشخص است، ازدسترفتن نقاط امن ماست. البته این را هم باید اضافه کنم که فاصله این نقطه تا شهر خرمآباد بسیار کم است و من در کنار محیطبانان در شبهای بعد از حادثه در مناطق حاضر بودم. ما مدام صدای پهپادهایی را میشنیدیم که از بالای سرمان میگذشت و همینها امنیت منطقه را برای حیاتوحش بسیار کم کرد.»
محیطزیست طبیعی و انسانی قربانی شدند
پناهگاه حیاتوحش «موته» هم از جنگ ۱۲روزه در امان نماند. بهگفته «داریوش گلعلیزاده»، مدیرکل حفاظت محیطزیست استان اصفهان، سوله انبار محیطبانی در این پناهگاه حیاتوحش مورد حمله قرار گرفت. «دراین سوله خودرو، موتور، تراکتور و مجموعهای از وسایل محیطبانی وجود داشت.»
حوالی ظهر سهشنبه در هفته اول جنگ این اتفاق افتاد، آن وقت محیطبانها در حال گشتزنی بودند و پس از برگشت با سوله آتشگرفته مواجه شدند. «خسارت واردشده بهواسطه این حمله هشت میلیارد تومان بود و باعث شد تجهیزات محیطبانی از بین برود.»
وضعیت در ایلام هم سخت بود. استانی با جنگلهای بسیار. «علیرضا محمدی»، مدیرکل محیطزیست این استان از آسیبها به منطقه مانشت و قلارنگ میگوید؛ جنگلهایی که اوایل خرداد و قبل از شروع جنگ هم آتش گرفته بودند، همچنان که در سالهای قبل هم طعمه آتشافروزان شدند. این جنگلها با شروع جنگ، اینبار توسط جنگندههای دشمن سوختند. «هنوز نمیدانیم دقیقاً این مناطق چقدر آسیب دیدهاند، اما گونههای جانوری و گیاهی بسیار مهم و خاصی داریم که از بین رفتند. به زمان نیاز داریم تا بدانیم آسیب در چه ابعادی بوده و چه تعداد گونه از دست رفته است.»
در این میان اما «شهرام احمدی فارسانی»، مدیرکل محیطزیست همدان، نام نقاط تحت حفاظت سازمان محیطزیست را که در جنگ آسیب دیدهاند، نمیآورد و میگوید از نظرامنیتی مایل به آوردن نام این مناطق نیست. «در این جنگ هم محیطزیست انسانی آسیب دید و هم محیطزیست طبیعی. صدای انفجارهای مختلف و فعالیت پهپادها هم روان مردم را زخمی کرد و هم به حیاتوحش مناطق تحت حفاظت و خارج از آن، استرس و آسیب رساند. هنوز آماری از تلفات دقیق نداریم، اما برای نمونه یک کارخانه تولید گندله آهن مورد حمله قرار گرفت که بخش بزرگی از خاک آهن در محیط اطراف پخش شد. محیطزیست نخستین قربانی جنگهاست و ماهها طول میکشد تا آمار دقیق آسیبهای رخداده مشخص شود.»
مدیرکل حفاظت محیطزیست کرمانشاه: بیش از ۵۰ هکتار از اراضی مرتعی و جنگلی در اثر بمباران منطقه حفاظتشده بیستون سوختند و دو واحد صنعتی در استان مورد هجوم قرار گرفتند. ما هم نامه زدهایم و خواستاراین شدیم که بگویند میزان تخریب و آلودگی ناشی از این تخریبها چقدر است. هرچند در بررسی اولیه گزارشی از آلودگی خاک نداشتهایم
منطقه حفاظتشده بیستون کرمانشاه که مورد حمله قرار گرفت، بیش از ۵۰ هکتار از اراضی مرتعی و جنگلی در آتش سوختند و حالا «سعید ذزفولینژاد»، مدیرکل حفاظت محیطزیست کرمانشاه، میگوید نباید فقط از مناطق حفاظتشده صحبت کنیم، همه نقاط جزوی از محیطزیست هستند و نباید فقط تخریبهای مناطق حفاظتشده مورد توجه قرار گیرند. «هم محیطزیست انسانی و هم طبیعی تحتتأثیر این وضعیت قرار گرفتند. دو واحد صنعتی در استان مورد هجوم واقع شدند و ما هم نامه زدهایم و خواستار این شدیم که بگویند میزان تخریب و آلودگی ناشی از این تخریبها چقدر است. هرچند در بررسی اولیه گزارشی از آلودگی خاک نداشتهایم؛ چراکه یکی از این واحدها نیمهتعطیل بود و واحد دیگر هم مواد شیمیایی خطرناک نداشت.» او میگوید واحدهایی که چنین موادی داشتند با نظر مدیریت بحران و پدافند استان تخلیه شدند و حالا در انتظار گزارش دقیق از میزان تخریبهای استان هستند.
جای خالی پایتخت در بیانیه محیطزیست
پارک ملی بمو در استان فارس نیز از جمله مناطقی بود که بهدلیل نزدیکی به مراکز نظامی آسیب جدی دید و آتشسوزی در آن ادامهدار شد. در کنار آن برخی از نقاط تحت حفاظت استانهای خوزستان، اصفهان و کهگیلویهوبویراحمد نیز طی حملات ۱۲روزه اسرائیل تخریب شدند. سازمان حفاظت محیطزیست در بیانیهای درباره این تخریبها نوشت «ایران بهواسطه تنوع چشمگیر اقلیمی و توپوگرافی خود، از گنجینهای کمنظیر در عرصه تنوعزیستی برخوردار است. وجود ۹ کلان اکوسیستم از مجموع ۱۱ کلان اکوسیستم جهانی و ۴۱ نوع تالاب از ۴۲ نوع شناختهشده در جهان در خاک ایران، گواهی روشنی بر جایگاه ممتاز کشور در تنوعزیستی جهانی است. همچنین، ایران زیستگاه هشت هزار و ۶۶۰ گونه گیاهی است که حدود یکسوم آنها بومزاد و منحصربهفرد محسوب میشوند. افزونبراین، حدود ۳۵ هزار گونه بیمهره و دو هزار و ۳۶۲ گونه مهرهدار در این سرزمین زیست میکنند. برپایه این ویژگیهای ارزشمند، نزدیک به ۲۰ درصد از خاک کشور، شامل ۳۲۷ مناطق چهارگانه، ۲۱۱ منطقه شکارممنوع، ۱۳ ذخیرهگاه زیستکره، ۲۲۶ تالاب (که ۲۶ مورد آن دارای اهمیت بینالمللی هستند) تحت مدیریت سازمان حفاظت محیطزیست اداره میشوند.»
در ادامه این بیانیه آمده: «در جریان این حملات، یک پاسگاه محیطبانی تخریب و چند ساختمان دیگر نیز آسیب دیدهاند. همچنین، حدود ۹ هزار هکتار از جنگلها و مراتع حفاظتشده کشور در اثر اصابت بقایای پرتابههای جنگی دچار حریق و بهشدت تخریب شدهاند. این مناطق که از لحاظ تنوعزیستی دارای اهمیت بالایی هستند، در پی این آتشسوزیها، شاهد نابودی پوشش گیاهی، خسارت به خاک و تلف شدن گونههای جانوری بودهاند.»
اما آنچه جای خالیاش در این بیانیه بسیار به چشم میآید، صحبت نکردن از تخریبهای محیطزیست انسانی و طبیعی در پایتخت است؛ آنهم درحالیکه شرق تهران مورد هجمه گسترده قرار گرفت، منطقهای نزدیک به پارک ملی خجیر.
هنوز تبعات جنگ هشتساله باقی است
در سال ۱۳۵۸ عراق به ایران حمله کرد و هشت سال جنگ به کشور تحمیل شد؛ تبعات محیطزیستی این جنگ هشتساله هم بسیار زیاد بود. استراتژیهای جنگی نظیر ساختن پل روی رودخانهها و نهرها، ایجاد موانع جنگی، احداث خاکریزها و سنگرهای بزرگ سطحی و زیرزمینی، همگی، اکوسیستم مناطق مختلفی از کشور را برهم زد و استفاده از ماشینآلات مهندسی و رزمی و جنگافزارها باعث صدمات جبرانناپذیر محیطزیستی شد.
«یاسر نیکپیمان» و «شراره قلیزاده» در مقالهای با عنوان «اثر جنگ تحمیلی ایران و عراق بر مدیریت و حکمرانی منابع آب در استان کرمانشاه» که در سال ۱۳۹۹ و در مجله پژوهشهای دانش زمین منتشر شد، درباره تأثیرات جنگ بر منابع آب کرمانشاه نوشتند: «درگیر بودن مستقیم بخشی از استان کرمانشاه در جنگ باعث شد اولویتهای صنعتی، پژوهشی و محیطزیستی بهسمت اهداف جنگ معطوف شود و به بیان بهتر، آب و محیطزیست تحتتأثیر شرایط اضطرار از اولویت خارج و تمرکز بر حفظ تمامیت ارضی و مرزها معطوف شد. بهاینترتیب، حکمرانی طبیعی از حالت عادی خارج و به اضطرار تبدیل شد و خسارات سنگینی بر اکوسیستمهای آبی و منابع آب در استان کرمانشاه وارد کرد.»
آنها در این مقاله آوردهاند، تخریب و ایجاد صدمه در خطوط انتقال آب شهر قصر شیرین، مسموم کردن منبع آب روستای مله دیزگه در شهرستان ثلاث باباجانی، بمباران شیمیایی روستای زرده در شهرستان دالاهو که موجب آلودگی چشمه روستا شد، رهاسازی آب و باتلاقی کردن زمینهای اطراف جاده محور گیلانغرب-قصر شیرین، وجود مینهای سرگردان و کشفنشده در زمینهای کشاورزی و محیطزیست شهرستانهای قصرشیرین و گیلانغرب که مانع از توسعه زیرساختهای آبی با سرعت پیشرفت مناسب شد، بخشی از تبعات جنگ برای استان کرمانشاه در حوزه آب بوده است.
در همان سال ۹۹ که این مقاله منتشر شد، همایشی بینالمللی با عنوان مطالبات حقوقی-بینالمللی دفاع مقدس برگزار شد و «محمد ایزدی»، عضو هیئتعلمی دانشگاه شهیدبهشتی و رئیس کارگروه محیطزیست آن همایش، درباره تبعات محیطزیستی جنگ هشتساله گفت: «استفاده وسیع ارتش صدام از سلاحهای جنگی، بهویژه سلاحهای شیمیایی و میکروبی، اثرات تخریبی محیطزیستی بر منابع آب و خاک برخی از مناطق کشور ما برجای گذاشت. اثرات محیطزیستی این تجاوز آنچنان عمیق و مخرب است که پس از ۴۰ سال آثار سوء آن پابرجاست و خسارات آن هنوز جبران نشده است.»
او با اشاره به بمباران ذخیرهگاههای سوخت، پایانههای نفتی، کشتیهای نفتکش توسط جنگندههای ارتش بعث صدام و خلبانان اجارهای فرانسه گفت: «این حملات منجر به ریزش هزارها تن نفت خام سنگین به خلیجفارس و باعث شد خطوط ساحلی استانهای خوزستان، بوشهر و هرمزگان با مواد نفتی آلوده شود. از طرفی آتش گرفتن این منابع نفتی باعث آلودگی شدید هوا در یک حوضه وسیع شد.»
ایزدی آلوده شدن زمینهای کشاورزی و از بین رفتن دام و طیور در اثر استفاده از بمبهای خوشهای در استانهای شمالغربی، غربی و جنوبغربی را از دیگر خسارتهای محیطزیستی جنگ تحمیلی دانست و بیان کرد: «یکی از دغدغههای مهم در جنگها انتشار آلایندههای شیمیایی خطرناک و سمی و پخش عناصر سنگین است که میتوانند در هوا آب و خاک تجمع یابند. بهعنوان مثال، انتشار فلزات سنگین که قابلیت تجمعی و سرطانزایی دارند تا سالها محیطزیست و منطقه را تحتتأثیر قرار میدهند که پالایش اراضی آلودهشده به آنها نیز بسیار دشوار و در برخی موارد عملاً غیرممکن است. همچنین، در جریان این جنگ تحمیلی طرح سیل مصنوعی اجرایی و باعث باتلاقی شدن قسمتهای زیاد مناطق در استان خوزستان شد که این موضوع عملاً باعث تشدید آلوده شدن آب و محیطزیست و هدر رفتن آب شد.»
نظر شما